• وبلاگ : خانه متروك
  • يادداشت : سوداي دل.............
  • نظرات : 0 خصوصي ، 7 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام.

    سري قبل كه تولت رو تبريك گفتم مطلبت رو نخوندم اما الان خوندم و اومدم برات پيام بدم كه آره هنوزم عاشقي كه واقعا معناي عشق رو بدونه پيدا مي شه شايد عشقي كه تو دنبالش بودي عشق اصليت نبوده نا اوميد نباش از خدا به خواه كه هميشه كمك مي كنه ازش بهترين رو بخواه كه تنهات نزاره منم عاشقم عشق من رو خدا بهم داد چون من همونو از خدا خواستم تو هم به خواه تا شيرينيه عشق رو به چشي.

    يا حق(اين آدرس يه وبلاگ ديگمه)

    نمايش تصوير در وضيعت عادي سلام .

    اميدوارم اين سال از زندگيتون بهتر از سال هاي قبل باشه و خدا هميشه پشتيبانتون باشه

    تولدتون مبارك آرزو مي كنم كه هميشه موفق باشيد

    سلام دوست با ذوق من خسته نباشي

    تولدت مبارك

    دكتر رحمت سخني از اورميه مركز آذربايجان غربي

    Birthday CandlesBirthday Balloon [تصوير: fd5yit.jpg]

    نمايش تصوير در وضيعت عادينمايش تصوير در وضيعت عادينمايش تصوير در وضيعت عادي

    دنيا جاي ماندن نيست حيف كه اينو وقتي متوجه ميشيم كه دير شده

    كه پير شديم

    درود ..

    شايد يك دوست قديمي كه برگشته است و دلنويسي ميكند !!

    تا بعد ...

    + يكه،تنها،مهربان 

    سلام هستي من

    وقتي دلتنگ شدي به ياد بيار کسي رو که خيلي دوستت داره.

    وقتي نااميد شدي به ياد بيار کسي رو که تنها اميدش تويي.

    وقتي پر از سکوت شدي به ياد بيار کسي رو که به صدات محتاجه.

    وقتي دلت خواست از غصه بشکنه به ياد بيار کسي رو که توي دلت يه کلبه ساخته.

    وقتي چشمات تهي از تصويرم شد به ياد بيار کسي رو که حتي توي عکسش بهت لبخند ميزنه.

    وقتي به انگشتات نگاه کردي به ياد بيار کسي رو که دستاش در ارزوي دستاته.

    وقتي شونه هات خسته شد به ياد بيار کسي رو که هق هق گريه اش اونها رو مي لرزوند.

    وقتي که دلت گرفته شد به ياد بيار کسي رو که قلبش مملو ازعشق پاک تو است.

    اي سراپا همه خوبي تک و تنها به تو مي انديشم

    مي دوني معبد و بتکده من ميان ابروان قشنگ توست.

    ارزوي من ديدار روي تو و نهايت اميد من به دست اوردن توست

    + يكه ‍،تنها،مهربان 

    برسنگ قبرم بنويسيد خسته بود اهل زمين نبود نمازش شكسته بود ولي شيشه دلي رو نشكسته بود،شيشه بودتنها از اين نظر كه سر پاشكسته بود،پاك بود چشمان او چون دائم از اشك شسته بود،اين درخت براي هر تبرتيشه دسته بود

    برسنگ قبرم بنويسيد،كل عمر پشت دري كه باز نمي شد نشسته بود.

    «توفيق رفيق راهتان باد»