سلام فاتح عزيز تشکر از حضور گرم و محبت اميز شما و اظهار نظري که داديد پوزش منو بپذيريد که دير خدمت رسيدم به حساب دلمشغولي بنده بگذاريد مطلبت بسيار زيبا بود واقعا حظ كردم مىتوان در تمام غروبهاى سرخ آفتاب، در انتظار يك طلوع باشكوه در افقهاى آبى بودمىتوان در تمام روزهاى پُر غبارِ چشم به راه، قطره قطره طراوتِ باران بود.مىتوان در اوج تاريك شب، در برگْ برگ سپيد يك ياس پژمرده، در نگاه غريب يك مسافر، به يك طلوع دوباره، به يك شكفتن دوباره، و به ديدارى دوباره، اميدى هميشگى داشت.بهترين ها را برات آرزومندم