سلام اقا سيد
مطلبتون واقعا به دلم نشست
خيلي زيبا بود يه واقعيت رو بيان كردي
چيزي كه همه در پي اونن چيزي كه گاهي اوقات از اون گريزيم
اره ما از خودمون مي گريزيم چشمهامون رو در روز روشن مي بنديم و مي گويم شبه
ولي چرا بايد گاهي اوقات از واقعيت فرار كنيم اسرار بر اين كنيم كه همه تاريكيها از شبه چرا نبايد باخودمون بجنگيم قبل از اينكه دنيا رو تاريك ببينيم
چرا بايد در بسياري از ناهمواري ها زندگي چشمامون رو ببنديم و زمين بخوريم چرا بايد بگيم اين راه طولانيه پس براي من مشكله چرا بايد اميدمون رو از دست بديم چرا هميشه فكر مي كنيم فقط يك راه بيشتر نيست
اره اقا سيد هر مشكلي راه حل خودشو داره نبايد هميشه اون راه رو اول و اخر بدونيم بايد با تمام مشكلات بجنگيم بايد در پس هر اخري اميد اولي داشته باشيم ما بايد هميشه اميد وار باشيم و با اميد زندگي كنيم تا همه چيز و همه كار برامون اسون بشه